همش سر زناست

بحثی دربارهٔ انگیزهٔ نفوذ غربیها در ایران و دیگر جوامع ایرانی

همش سر زناست

بحثی دربارهٔ انگیزهٔ نفوذ غربیها در ایران و دیگر جوامع ایرانی

همش سر زناست

انگیزهٔ نفوذ غربیها در ایران و دیگر جوامع ایرانی کشف شد:

همش سر زناست.

اکثر دعواهایی که غربیها با ایران و ایرانیان دارند به یک دلیل ختم میشه: زنان.

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «مهاجرت و پناهندگی» ثبت شده است

هیچ براتون این سؤال پیش اومده که چرا سازمان ملل و کشورهای غربی بعضی از ایرانیان را به پناهندگی میپذیرند٬ ولی بقیه رو نه؟ حقیقت رو بِهِتون میگم؛ ولی قبل از اون٬ بهتره که دونه به دونه دلایلی که عوامل غربی میآورند را زیر ذرّه-بین بگیریم:

اوّلین بهانه ای که برای پذیرش پناهندگی میآورند "نیروی کار" است. که به کارگر نیاز دارند؛ بر پدر هرچی دروغگو لعنت! در امریکا - و  دیگر کشورهای غربی - پُرِ از بیکاره. اینجا نیروی کار زیاده؛ کارِ  کمه. اینجا پر از آدمهاییه که حاضرند هر کاری که بگی بکنند که شکم خودشون و خانوادشون سیر شه. ولی از کار خبری نیست.

حالا یه وقت نترسینا! اگه جنگ بشه، هیچکدومشون حاضر نمیشن خونِشونو بدن.

دوّمین بهونه ای که برای پذیرش پناهندگان ایرانی در کشورهای غربی میآورند اینه که دِلِشون به حال مردم ستمـدیده (مثل اقلیّتهای مذهبی) سوخته و میخوان بِهِشون کمک کنند.

دروغ از این گنده تر نشنیدم. 

اصلاٌ همچین چیزایی تو فرهنگ غربی وجود نداره. کی براش مهمّه که چی به سَرِ دیگران میاد؟ برا دیپلماتهای غربی فقط یه سؤاله که مطرحه: "چی گیر ما میاد؟" فقط همین. هیشکی دلش به حال کس دیگه ای نسوخته.

بهونه سوّمی که دیپلماتهای غربی میآورند اینه که از طرز فکر این گروهها خوشِشون میاد.

عجب جُکی! خندم گرفت.

سیاست غربی مخالف عقاید دیانت بهائی است. درواقع٬ بهائیان ایران دشمنان مهمّی برای غربیها هستند.

بهونه بعدی که عوامل غربی میآورند اینه که دارند به آدمهای خودشون پناه میدَن. یعنی اونایی که باهاشون همکاری کردند رو قبل از اینکه گندِش دربیاد و بندازَنِشون زِندون میارَن اینورِ آب. فکر میکنید این درست باشه؟ من که فکر نمیکنم. مردم غربی نامردترین و بیمعرفتترین مردم دنیان. کارشون که باهاتون تموم بشه٬ سرتونو میکنند زیرِ آب که سَهمِتونو نَدَن.

حالا رسیدیم سرِ اصل مطلب: چرا سازمان ملل و کشورهای غربی برخی از ایرانیان را به پناهندگی میپذیرند٬ ولی بقیه را خیر؟ ممکنه دلایل مختلفی وجود داشته باشه؛ ولی برای این مقاله، دو دلیل حقیقی برای پذیرش پناهندگان در کشورهای غربی را توضیح خواهم داد - که هر دو هم به هم مربوط هستند:

۱. درست کردن راه نفوذی در ایران و ایجاد عوامل مخفی: هرکی که اومده امریکا اینو میدونه که عوامل جوامع مخفی غربی (مثل KKK) هر کاری که بِتونَن میکُنَن که دامِش بِندازَن یا یه جوری اَزَش استفاده هایِ سیاسی بکنند. 

 ۲. پیدا کردن چهرهٔ ملّی: جوامع مخفی غربی (مثل KKK) در خیلی از سازمانهای سیاسییِ امریکا و دیگر کشورهای غربی نفوذ دارند. در نتیجه، از قدرت و نفوذشان استفاده میکنند و روی ایرانیانی که به آن کشورها پناه آورده اند تحقیق میکنند. در نتیجهٔ تحقیقاتشون، از افکار و خلق و خوی مردم ایرونی سر در میارن. در ضمن، خیلی دیگه از مسائل داخلی مملکت هم دستشون میاد. سَرِ همین هم هست که مکالمات تلفنی و ایمیلهای ایرانیان مُقیم کشورهای غربی رو چک میکنند.

اصلاٌ به این حرفها گوش نکنین که به تروریستها مَشکوکَن. هیشکی سر جونش ریسک نمیکنه. اگه یک-در-صد شک کنند طرف ممکنه تروریست باشه٬ اصلاٌ بِهِش ویزا نِمیدَن.

خب برگردیم سر چهره ملّی:

چهرهٔ ملّی در واقع یه آدم فَرضیه که نمایانگر همهٔ مردم ایرونیه. البتّه٬ چهره ملّیِ زنان از مردان سَواست. از این چهرهٔ ملّی در جنگِ سرد و پُراپُگَندا استفاده میکنند. اگه شما هم یکی از اون ایرونیایی هستین که هنوز نمیدونَن جنگ سرد و پُراپُگَندا چی هستند، این بلاگ رو بِخونید:  http://jangesard.blog.ir/

اگه چهرهٔ ملّی غلط ازآب دربیاد، همهٔ برنامه هاشون خراب میشه. البتّه اینم بگم که جوامع مخفی غربی مثل KKK در ایران هم عواملی دارند که بَراشون تحقیق کنند.

حالا هرکی که میخاد موشِ آزمایشگاهی بِشه، تشریف بیاره امریکا.

  

قادر قوّتی

۱ نظر ۱۷ ژوئن ۱۵ ، ۱۳:۴۷
قادر قوتی

ماجرای کشتی تایتانیک ماجرای خیلی جالب و آموزنده ای است. و منظور من داستان حقیقی کشتی تایتانیک است، نه داستانهای دروغینی که در خیلی از کتابها نوشته شده و در فیلمهای هالیوود به نمایش گذاشته شده. خیلی از این فیلمها و کتابها را از قصد برای پنهان کردن تاریخ و تغییر دادن نظر مردم دنیا در مورد مردان امریکایی ساخته اند. برخی از این داستانهای دروغین ادّعا میکنند که به دلیل سهل انگاری نگهبانان، کشتی تصادفاً به یک کوه یخ اصابت کرد و در اقیانوس غرق شد. حقیقت این است که کشتی را از قصد به صخره زدند تا غرق شود. از طرفی دیگر، به اندازه ای قایق نجات به همراه کشتی آورده بودند که فقط برای خانمها کافی باشد. قایقهای نجات خانمها را به امریکا آوردند و مردان طعمۀ کوسه ها در اقیانوس شدند - یا از سرما یخ زدند. 

همانطور که توضیح خواهم داد، همه چیز از قبل طرّاحی شده بود. عدّه ای از مردان قصد داشتند زیباترین خانمها را به امریکا بیاورند. برنامه این بود که عدّه ای از مردم را جلب امریکا کنند، مردانشان را در بین راه از بین ببرند، و با زنانشان همبستر شوند. ثروتمندان بهترین هدف برای این مردان بودند؛ ثروتمندان از امکانات رفاهی و آسایشی برخوردار هستند که باعث میشود زیباتر و جوانتر بمانند. در جوامع غربی، ثروتمندان کمتر دچار استرس و مشکلات دیگری میشوند که مردم عامّی از آنان رنج میبرند. به همین دلایل، کشتی مجلّلی به نام تایتانیک ساخته شد که فقط ثروتمندترین مردم توانایی تقبّل بلیط آن را داشته باشند. از طرفی دیگر، تبلیغات بسیار زیادی در انگلیس و دیگر مناطق دنیا برای امریکا پخش میکردند که امریکا بهشت است و زندگی در امریکا با زندگی در هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست. تا جایی که به کشتی مربوط میشد، مسیر حرکت را به نحوی انتخاب کرده بودند که در بین راه به یک صخره اصابت کند. همانطور که مطلّع هستید، در فرهنگ غربی مرسوم است که اوّل خانمها سوار شوند - آقایان مجرّد در آخر صف قرار میگیرند. خیلی جالب است که آدم بداند به چه دلیلی فرهنگ یا رسمی به وجود آمده است. پس متجاوزین فقط به اندازه ای قایق نجات در کشتی گذاشته بودند که به اندازۀ خانمها کافی باشد، نه به اندازۀ آقایان. پس از سوار کردن همۀ خانمها، به آقایان وعده میدادند که قایقهای نجات در راه هستند و هر لحظه خواهند رسید. ولی بر طبق برنامۀ متجاوزین، قرار بود ارسال قایقهای نجات به حدّی طول بکشد تا همۀ مردان از سرما یخ بزنند. 

داستان کشتی تایتانیک یکی از باارزشترین داستانها از تاریخ غرب است. زیرا که ماجرای کشتی تایتانیک حقیقت را رُک و پوست-کنده به نمایش میگذارد: تنها چیزی که قایقهای نجات به امریکا آوردند زنان و دختران بودند، نه چیز دیگری. در اغلب موارد دیگر، چیزهای دیگری هم در کنار زنان و دختران وارد مقصد شده اند که برای توجیف برنامۀ قاچاق بهانه شده اند. در اکثر موارد مشابه، پول، طلا، جواهرات، آثار هنری، و تکنولوژی هم وارد مقصد شده اند. در برخی از موارد، مردان مهاجر حاضر بودند برای کسب کار و درآمد، حقوق ناچیزی را قبول کنند. معمولاً همین چیزها را برای توجیف برنامه های قاچاق ضمیمه میکردند.

حتّی برنامۀ غرق شدن کشتی تایتانیک را هم میخواستند به بهانۀ دین و آئین توجیف کنند. در آن زمان پیغمبری ظهور کرده بودند که قرار بود برای تبلیغ دین خود به امریکا تشریف-فرما شوند. ایشان هم قرار بود با کشتی تایتانیک همسفر شوند. از آنجایی که حضرت غیر مسیحی و غیر جهود بودند، مردانی که برنامۀ غرق شدن کشتی تایتانیک را در سر داشتند میخواستند این جنایت را به بهانۀ شهید کردن ایشان توجیف کنند. به زبانی دیگر، همۀ مردان را در دریا غرق میکنیم تا مطمئن شویم که پیغمبر هم به همراه آنان غرق شده باشند. البتّه که به پیغمبر الهام شد که نبایستی سوار تایتانیک شوند و ایشان با کشتی دیگری به امریکا رفتند. همزمان، کشتی دیگری هم راهی امریکا بود که برای طبقات پائینتر (مردمی که زن و دختر خوشگل کمتر داشتند) ساخته شده بود. نکتۀ قابل توجّه این است که با اینکه برنامۀ سفر حضرت با کشتی تایتانیک به هم خورد، برنامۀ به صخره زدن کشتی عوض نشد! پس جنایت کشتی تایتانیک به دلیل به شهادت رساندن پیغمبر نبود. 

حالا چرا من بحث کشتی تایتانیک را مطرح کردم؟

برای اینکه وقایعی مانند واقعۀ کشتی تایتانیک ممکن است برای مهاجرین ایرانی در کشورهای غربی تکرار شود. اوّلاً که خبر به دست من رسیده که هدف از باز کردن راه مهاجرت و پناهندگی آوردن خانمهای ایرانی به کشورهای غربی است، نه آقایان ایرانی. بر طبق محاسباتی که عوامل غربی کرده بودند، عوامل غربی فکر میکردند فقط خانمهای زیبا و جوان هستند که به این کشورها خواهند آمد. برای مثال، تبلیغات بسیار زیادی از جانب غربیها در ایران به عمل آمده بود که اوّل دختران را به کشورهای غربی بفرستند و پس از اینکه دختران جا افتادند، پسران را بفرستند. برنامۀ مردان غربی این بود که پس از اینکه همۀ دختران زیبا و جوان را به امریکا، کانادا، استرالیا، و اسکاندیناوی آوردند، راه مهاجرت و پناهندگی را به طور کل به روی ایرانیان ببندند. البتّه که تا کنون بیشتر زنان و دختران بودند که از ایران خارج شدند. با این حال، پسران و مردان مجرّد حدود بیست درصد از کُلِ افرادی که تا کنون از ایران خارج شده اند را تشکیل میدهند. ورود مردان ایرانی به کشورهای غربی مردان غربی را شکّه و وحشت-زده کرد. هیچکسی توقّع نداشت که مرد یا پسری وارد مملکتشان بشود. حالا، پس از ورود پسران و مردان ایرانی به کشورهای غربی، تنها راه موجود برای مردان غربی بیرون انداختن مردان ایرانی از مملکتشان است. 

سالهاست که مردان غربی در حال تدارک برنامه ای هستند تا مردان ایرانی را از ممالک خود رانده کنند. نکتۀ قابل توجّه این است که تمام این برنامه ها به نام مبارزه با تروریست یا پیدا کردن راهی برای فراری دادن آخوندها از ایران توجیف شده اند. شورشگرایان در ایران ادّعا میکنند که با همکاری دوستان غربی خود به دنبال راهی برای راندن ملّاها از ایران هستند. حقیقت این است که تمام کمکهایی که شورشگرایان ایرانی به دوستان غربی خود کرده اند در راه فراری دادن آقایان ایرانی از کشورهای غربی و برگرداندن آنان به ایران استفاده شده اند. به خاطر داشته باشید که هیچکس در دنیای غرب مشکلی با ملّاها یا اسلام ندارد. دعوا سَرِ زنان است، نه چیز دیگری. اگر هم کسی مشکلی با آخوندها یا اسلام داشته باشد، حتماً ربطی به خانمها دارد. 

با اینکه در مورد بالا از میان برداشتن مردان پس از مهاجرت به کشور مقصد انجام گرفته، در موارد دیگر وقایعی مشابه به واقعۀ کشتی تایتانیک به حقیقت پیوسته. 

برای مثال، در چند مورد گزارش شده که به مردی قول داده بودند که در صورتی که خانم خود را به کشور مقصد بفرستد، به او هم ویزای اقامت تعلّق خواهد گرفت. متأسّفانه، پس از ورود زن به کشور مقصد، به شوهر ویزا ندادند. در یک مورد بسیار دردناک، یک دختر و پسر ایرانی بودند که زندگی در ایران دیگر برایشان امکان-پذیر نبود. این زوج تصمیم گرفتند که به یک کشور غربی مهاجرت کنند. راه مهاجرت به روی دختر باز بود، ولی برای پسر خیر. بر طبق قوانین کشور مقصد، دختر میتوانست مدّتی پس از ورود برای نامزدش ویزا بفرستد. داستان به اینجا رسید که دختر به مقصد میرسد، چند ماه میگذرد، ولی از ویزا برای نامزدش خبری نمیشود. داستانی که دارم برای شما تعریف کنم، یک داستان واقعی است؛ این مورد را به خاطر بسپارید. مدّتی پس از ورود دختر، یکی مردی که نفوذ بسیار زیادی در دفاتر دولتی و سیاست آن کشور داشت برای رابطۀ جنسی به سراغ این دختر میرود. دختر حاضر به رابطه با این مرد نبود؛ دختر به فکر نامزدش بود. اینجا بود که این مرد متجاوز از نفوذ خود در سیاست سوء استفاده کرد و خانم را تهدید کرد که اگر با او رابطۀ جنسی نکند، برای نامزد او ویزایی صادر نخواهد شد. ماهها طول کشید تا برای دختر ثابت شود که این آقا خیلی سمج است و در صورتی که درخواست آقا را قبول نکند، دیگر نامزدش را نخواهد دید. به یاد داشته باشید که برگشت به ایران برای این خانم امکان-پذیر نبود. مردانی که برای خانمهای ایرانی نقشه دارند، میدانند به سراغ چه کسی بروند: کسی که به دلیل اختلافات سیاسی راه برگشت به ایران را نداشته باشد و مجبور باشد با آنان همکاری کند. فقط برای رسیدن به نامزدش، خانم معامله را قبول کرد. البتّه که مرد متجاوز با یک دفعه دست از سَرِ خانم بر نداشت؛ مرتّب مزاحم این خانم میشد و از او رابطۀ جنسی میخواست. در نهایت، خانم را تهدید کرد که اگر از او بچّه-دار نشود، دیگر نامزد خود را نخواهد دید. داستان به اینجا رسید که خانم تسلیم آقا شد (از او بچّه-دار شد) و آقا ویزا را برای نامزد او فرستاد. بچّه را در نزد یک دایه سپردند و پس از ورود پسر، خانم ادّعا میکند که پزشکان به او تذکّر داده اند که به هیچ وجه نباید بچّه-دار نشود. نکتۀ جالب اینجاست که برخی از مردم فکر میکنند دکتر بهترین دوستشان است. در حالی که دکتر این خانم فقط به دنبال پاچه-خواریِ کلّه-گنده های مملکتش بود، نه وظیفۀ پزشکی. آقای دکتر شواهد و مدارک دروغین برای شوهر خانم صادر میکرد تا آقا را متقاعد کند که بارداری برای خانم خیلی خطرناک است. با اصرار خانم، این زوج تصمیم میگیرند که کودکی را به فرزندی قبول کنند. با هماهنگی قبلی از جانب سیاستمدار، در روز ملاقات، بچّه را به پرورشگاه مورد نظر منتقل کرده و خانم فرزند خود را به "فرزندی" قبول میکند. 

پس، همانطور که مشاهده نمودید، از دید مردان غربی، تا جایی که امکان داشته باشد که یک مرد ایرانی فرزند یک مرد غربی را بزرگ کند، مشکلی با مهاجرت آقایان ایرانی به کشورهای غربی نخواهد بود. پس دیگه نشونم کسی بپرسه که چی کار کنم تا به اروپا برسم یا امریکاییها از چی خوششون میاد!

 

Titanic


۰ نظر ۱۱ ژوئن ۱۵ ، ۱۳:۲۰
قادر قوتی